اهميت و جايگاه روابط زناشويي و بهداشت جنسي

 

در مرحله نخست آشنايي وانتخاب همسر زماني كه دو شخص خود را براي  ايجاد  زندگي زناشويي  و رابطه عميق آماده مي كنند تناسبهايي از نظر فرهنگي و اعتقادي مدنظر مي گيرند آيا  اين شناخت  اوليه براي ايجاد يك رابطه موفق كافي است؟

خير- دراهميت اين موضوع ،مي توان به نتايج روانشناسي اشاره كرد كه 85% روابط جنسي موفق بستگي به  روابط زناشويي موفق دارد.يعني اينكه اگر زن و شوهري در طول روز روابط صميمانه، دوستانه اي با هم داشته باشند و از پيوند عاطفي گرم ، عميق و عاطفي در طول روز برخوردار باشند قطعاً اين شرايط در شب منجر به احساس رضايتمندي از ارتباط جنسي خواهد شد بنابر اين 85% اين مشكلات خود به خود حل مي شود و طرفين از يك رضايت جنسي مناسبي برخوردار مي شوندو در حاليكه 15 % بقيه هم اگر حل شدني نباشد قابل تحمل است .پس مي توان بيان كرد كه روابط زناشويي جايگاه خيلي مهمي دارد.

بنابراين  اگر زن و شوهري رابطه جنسي مناسب داشته باشند ،85% مشكلات آنها قابل حل است اما برعكس اين قضيه هم صدق مي كند كه زوجين روابط جنسي گرمي ندارند قطعاً مشكلات بين فردي آنها هم به همين ميزان افزايش مي يابد. نظر شما چيست؟

قطعاً همين طور است يك رابطه خطي و علت و معلولي بين روابط وجود دارد .زن و شوهري كه بستر جنسي گرمي ندارند يقيناً  در طول روز  درگير اختلاف  و مشكلات بوده اند. بنابراين اينكه   بتوانيم يك رابطه جنسي گرم و صميمانه و عاطفي و عميق در زندگي روزمره خود داشته باشيم حائز اهميت است .

يعني اين ارتباط عاطفي و عميق طرفين را به توافق و آرامش مي رساندو  منتج به اين خواهد شد تا توافقات بعدي زندگي را با هم كسب كنند؟

در رابطه جنسي مناسب احساس عميق عاطفي  وهمچنين احساس امنيت عميق كامل  بين دو فرد شكل مي گيرد كه به دليل عمق صميميت و امنيت ،مشكلات در طول روز سهل و كم ارزش  جلوه پيدا مي كند و راحتر قابل حل است .

در مرحله انتخاب به چگونه شناختي طرفين از يكديگر دست پيدا خواهند كرد و چگونه مي توانند حدس بزنند تا چه ميزان با يكديگر توافق دارند به بيان ديگر  شناخت دو فرد از هم  تابع چه عواملي است؟

رابطه گرم زناشويي از انتخاب همسر آغاز مي شود .همين طور كه شخصيت  و رفتارانسانها با يكديگر متفاوت است  به همان اندازه در برقراري ارتباط جنسي هم متفاوتند. همين طور كه ما در ارتباط اجتماعي با بعضي از همكاران ، دوستان  يا برخي از اعضاي  خانواده  احساس راحت و صميميت مي كنيم در برقراري روابط جنسي نيز همين شرايط حاكم خواهد بود .بايد دانست زيربناي رفتار جنسي، شخصيت طرف مقابل است لذا در انتخاب همسر بايد به اين نكته دقت كردكه آيا فردي كه انتخاب مي كنم به لحاظ شخصيتي به من نزديك است كه من در حوزه روابط زناشويي ودر رفتار و روابط جنسي بتوانم با اوراحت برخورد كنم.  به عنوان مثال يك انسان عاطفي، رمانتيك ،احساساتي و گرم  هستم و قصد دارم با يك آدم خشك ،منطقي ، سخت گيرو غير قابل انعطاف ازدواج كنم. بديهي است  كه در روابط زناشويي حتي اگر آموزشهاي لازم به فرد داده شود، دچار مشكل خواهم شد  . اما چون پايه و اساس شخصيت زن و مرد كاملاً با هم متفاوت است بنابر اين آموزشها هم نمي تواند آن ميزان رضايتمندي از زندگي را به ما بدهد.

در مرحله شناخت اگر  دو فرد روحيات مشترك داشته باشند به عنوان مثال دو نفر كه روحيه خشك و منطقي دارند خواستار ايجاد يك رابطه عاطفي باشند ،رابطه جنسي آنها چگونه شكل مي گيرد؟

به لحاظ درك مناسب از شخصيت يكديگر،اين دو نفر شريك جنسي مناسبتري خواهند بود تا دو فردي كه روحيات متفاوت دارند و اگر به لحاظ شخصيتي آدمهاي منطقي باشند مي توانند روابط جنسي خوب و رضايت بخشي با هم برقرار كنند .بايد دانست روابط جنسي نشات گرفته از روابط روزطرفين باهم  است و كاملا با هم تناسب دارد .  

خانمها به لحاظ احساساتي بودن  فكر مي كنند فقط يك مرد رمانتيك مي تواند ميزان رضايتمندي  جنسي آنها را فراهم كند در حاليكه با توجه به  توضيحات شما اين تفكر اشتباه به نظر مي رسد.آيا رضايتمندي جنسي فقط منوط به  مرحله شناخت اوليه از يكديگروميزان نزديكي شخصيتي،  فرهنگي و اعتقادي آنهاست و آيا اين نزديكي مي تواند تامين كننده رضايت زناشويي  و توافق بهداشت جنسي باشد.؟

بديهي است روابط جنسي متاثر از شخصيت افراد و بر اساس پايه شخصيتي آنها است  و باعث شكل گيري رفتار جنسي خواهد شد  و از آنجائي كه شخصيت فرد در نهاد خانواده شكل مي گيرد و تحت تاثير فرهنگ ،اعتقادات و سبك زندگي تكامل مي يابد، لذا تناسب هاي فرهنگي ،اعتقادي  و همچنين تناسب شخصيتي و روابط زناشويي كه فرد مد نظر مي گيردوي را به اين نتيجه مي رساند كه شريك جنسي مناسبي انتخاب كند . اما اگر تناسب شخصيتي نداشته باشيم و با يكديگر هماهنگ و همانند نباشيم  حتي اگر آموزشهاي مورد نياز به فرد داده شود به دليل عدم هماهنگي  با هم نمي توانيم روابط جنسي مناسبي داشته باشيم . بنابراين در مرحله انتخاب بايد بايد بدانيم آيا  تناسب و همانندي لازم را داريم ، از كنار هم بودن لذت مي بريم  و مي توانيم روابط عاطفي خوبي برقرار كنيم  در اين صورت مي توان اميدوار بود با فرد مقابل روابط جنسي گرم و عميق خواهيم داشت  در غير اين صورت نتيجه عكس دريافت خواهيم كرد .سطحي نگري ها در انتخاب همسر ما را دچار مشكل خواهد كرد .بنابراين رفتار جنسي از شخصيت نشات مي گيرد .

با فرض اينكه شناختي كه طرفين بعد از آشنايي از شخصيت يكديگر  پيدا مي كنند  و خود را متناسب هم مي دانند آيا موارد ديگري را هم براي شناخت بيشتر مد نظر بگيرند؟

نكته بسيار مهمي كه لازم است به آن اشاره كنم و در روابط زناشويي تاثير مستقيم دارد  بلوغ عاطفي است.  زير بناي رابطه زناشويي  عميق ،گرم ،تغذيه كننده  و آرامش دهنده رابطه عاطفي مناسب است . بنابراين اگر با شخصي ازدواج كنيم كه هنوز به بلوغ عاطفي مناسب نرسيده  است قطعاً  نمي توانيم روابط عاطفي مناسب با او داشته باشيم . راهكار مناسب براي اين شناخت توجه به اين نكته كه شخص در دوره آشنايي به موقع احساس مثبت و منفي  از خود نشان دهد، به موقع  وبا لحن مناسب احساساتش را بيان كند به عنوان مثال بگويد اين گفتگو مرا خسته مي كند يا  امروز مشتاق ديدار شما بودم و...... احساساتي از اين قبيل ،كه نشان دهنده آن است  اين فرد بالغانه احساسات خود را مطرح مي كند .دانستن اينكه فردكجا و چگونه احساساتش رابيان مي كند ، وابستگي هاي دوران كودكي را به والدين خود ندارد و خوب مي تواند ارتباط با والدينش را مديريت عاطفي كندو منطقي مسائل را حل كند ما را در شناخت بيشتر كمك خواهد كرد زيرا ما با فردي كه از لحاظ عاطفي مستقل  بزرگ شده است و به راحتي مي تواند خودش  و احساساتش را كنترل كند  مي توانيم رابطه زناشويي خوبي  برقرار كنيم وقادر خواهيم بود نيازهاي عاطفي خود را با وي در ميان گذاريم   و در نهايت به يكديگر نزديك شويم.  اينها  همه علائم بلوغ عاطفي مي باشد.

چه قدر جامعه پذيرش اين مسئله را  دارد. آقاياني كه از نظر فكري و فرهنگي براي  حياي يك زن تعبير ديگري دارند  وخانمي كه در آشنايي پيش از ازدواج به دليل آموزه هاي اجتماعي و حياي دروني  ازابراز  علاقه و احساس خود هراس دارد و نمي خواهد تعبير بدي در ذهن طرف مقابل شكل گيرد ،چگونه مي توانداحساسش را بيان كند كما اينكه اين مشكل در سالهاي بعد از هم ازدواج ادامه خواهد داشت در حاليكه آقايان به راحتي مي توانند احساسات خود را بيان كنند. راه حل اين مشكل چيست.؟

در فرهنگ ما ابراز عاطفه خانمها به شكلهاي  مختلف و قابل پذيرش  وجود دارد. يك زن گاهي با سكوت ،نگاه ، حالات و رفتار بدني خاص رضايت خودش را نشان مي دهد و فرهنگ اين نوع واكنش را مجاز دانسته است. ضمن اينكه هيچ اشكالي ندارد فرد با كسي كه دوره آشنايي را با او سپري مي كند ابراز احساس را داشته باشد .بنابراين خانمها مي توانند به شكلهاي مختلف بيان احساس هنجاري ،منطقي ،مناسب و شايسته از خود نشان  دهند .زن و مرد خيلي خوب مي توانند تشخيص دهند به چه ميزان فرد مقابل عاطفي است وتوانايي ابراز احساس خود را دارد  اما اينها همه بستگي به آن دارد كه در ابتداي ازدواج يك دوره آشنايي مناسب را برقرار كنيم  .بنابراين يكي از شاخص هاي مورد نظر در دوران آشنايي بلوغ عاطفي مناسب است زيرا زير بنايي يك رابطه  زناشويي عميق  و ارضا كننده رابطه عاطفي مناسب است كه منوط به اين مي شود كه طرفين به بلوغ عاطفي مناسب برسند به اين معني كه به يك مديريت و استقلال عاطفي مناسب وبالغ رسيده باشند.

براي درك اهميت برقراري ارتباط  عاطفي سالم چه توصيه اي براي زوجيني كه زندگيشان شكل گرفته است ،داريد وآنها چگونه مي توانند شناخت عاطفي و احساسات خودشان را محك بزنند؟

اولين قدم  اين است كه شناختي از خود،ظرفيت ، ويژگيهاي عاطفي و  موانع عاطفي دروني خودم داشته باشم و در صدد رفع مشكلات رفتاري خود برآيم وبعد به تحليل شخصيت و موانع عاطفي همسرم بپردازم.اگرفرد، هويت شخص و خانواده مقابلش را زير سوال ببرد چگونه انتظار دارد كه همسرش احساس عاطفي خوبي به وي داشته باشد.مهم است بدانيم چگونه و از كجا آغاز مي كنيم.  اگر فرد بستر عاطفي زناشويي مناسب مي خواهد بايد بسترشرايط  را در روز فراهم كند بدين معني كه رفتار مناسب داشته باشد و احساس عاطفي همسرش را از بين نبرد تا منتج به رابطه جنسي مناسب در شب شود.بعد از گذراندن اين مراحل  و چيدمان درست رفتاري مي توان به  تاثير بهداشت جنسي اشاره كرد كه آن هم به نوبه خود  مهم وتاثير گذار است .در رعايت بهداشت جنسي فرد توقع دارد همسرش به پوشش ،اندام، و بهداشت و.... خود برسد كه خواسته  منطقي همه ماست  چگونه فردي مي تواند به همسرش كه عطرآگين نيست و از نظر ظاهري آشفته است ،احساس و تمايل مثبت نشان دهد.اينها موانعي است كه هيجان جنسي فرد را سركوب و كاهش مي دهد  و در كيفيت رابطه جنسي آثار نامطلوبي از خود به جا خواهد گذاشت .